Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6429 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
effusive
U
فوران کننده
erumpent
U
فوران کننده
eruptive
U
فوران کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
geyser
U
فوران تندوناگهانی داشتن یا کردن فوران کردن
geysers
U
فوران تندوناگهانی داشتن یا کردن فوران کردن
spurt
U
فوران
outburst
U
فوران
outbursts
U
فوران
spouts
U
فوران
jetted
U
فوران
irruption
U
فوران
effusions
U
فوران
spurted
U
فوران
spurts
U
فوران
eruption
U
فوران
spouting
U
فوران
spurting
U
فوران
solid jet
U
فوران پر
jetting
U
فوران
spout
U
فوران
jet
U
فوران
effusion
U
فوران
spouted
U
فوران
jets
U
فوران
jet
U
مرمری فوران
jets
U
مرمری فوران
jetted
U
مرمری فوران
annular jet
U
فوران حلقوی
irrupt
U
فوران کردن
jetting
U
مرمری فوران
solar prominences
U
فوران خورشیدی
spout
U
فوران کردن
spouts
U
فوران کردن
spouted
U
فوران کردن
spouting
U
فوران کردن
spewing
U
فوران کردن
molecular effusion
U
فوران مولکولی
spew
U
فوران کردن
spews
U
فوران کردن
gush
U
فوران جوش
gushes
U
فوران جوش
gushed
U
فوران جوش
spewed
U
فوران کردن
ink ject printer
U
چاپگر با فوران جوهر
eruct
U
بشدت فوران کردن
magnetic leakage
U
پراکندگی فوران مغناطیسی
partially drowned jet
U
فوران نیمه مستغرق
the paroxysm of a volcano
U
فوران اتش فشان
eruption of a geyser
U
فوران چشمه اب گرم
magnetic leakage flux
U
فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
erupts
U
فوران کردن جوش دراوردن
erupted
U
فوران کردن جوش دراوردن
waterspout
U
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
erupting
U
فوران کردن جوش دراوردن
spurting
U
فوران کردن جهش کرد ن
spurts
U
فوران کردن جهش کرد ن
spurt
U
فوران کردن جهش کرد ن
erupt
U
فوران کردن جوش دراوردن
spurted
U
فوران کردن جهش کرد ن
waterspouts
U
لوله یا وسیلهای که از ان اب فوران میکند
geysers
U
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geyser
U
چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
magnetic skin effect
U
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
magnetic flow
U
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
dispersion
U
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
wheezier
U
خس خس یا خر خر کننده
skittish
U
رم کننده
fizzy
U
کف کننده
swooner
U
غش کننده
syncopator
U
غش کننده
trackers
U
پی کننده
solvent
U
اب کننده
tracker
U
پی کننده
jaberer
U
پچ پچ کننده
sensor
U
حس کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
hoppers
U
لی لی کننده
hopper
U
لی لی کننده
bender
U
خم کننده
squelcher
U
له کننده
surfy
U
کف کننده
wheeziest
U
خس خس یا خر خر کننده
thinner
U
کم کننده
benders
U
خم کننده
doers
U
کننده
solvents
U
اب کننده
solver
U
حل کننده
renunciant
U
رد کننده
Recent search history
Forum search
2
Some of my translations are missing !
1
WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1
confinement factor
1
معنی lead lag compensator
4
express, overexpression
1
The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2
پن مرطوب کننده
2
پن مرطوب کننده
1
Oem
1
روشنی خیره کننده صنعت
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com